دلنوشته ای به مناسبت عید سعید غدیر خم
تقدیم به پیشگاه حضرت امیرالمومنین علی(ع)
غدیر بهاری خجسته و لحظه ای شگفت انگیز و زیباست. سلام بر غدیر. سلام بر صاحب غدیر. سلام بر تو ای علی(ع)، ای تجلیگاه صفات الهی، ای شگفتی آفرینش. دستهای مهربان و پر صلابت توست که آسمان را برپا داشته است. خلقت به حضور حجّت است که میگردد. زمین اگر ماندن را تاب آورده است، به امید آمدن فرزند خلف توست. غدیری که به یمن وجود تو جاری شد، هنوز و تا همیشه تاریخ، میجوشد و پیش میرود و به زلالیِ خود تاریکی همه فتنهها و غفلتها را از چهره امّت اسلامی میشوید. ولایت تو یا علی ریسمان نجات ماست. ما را دریاب که سینهمان از عشق تو لبریز است و خونمان به دوستی تو در رگها میچرخد، یا علی(ع).
گویا این شگفتی تنها در آسمان نیست؛ گویی سرتاسر کره زمین را هالهای از انوار سبز الهی، احاطه کرده است! گویی تکامل واپسین زمین، در حال شکلگیری است! این تنها معجزه نوروز وحلول بهار نیست. این تنها شکوه آغازین سال نو نیست. این نور، برای آسمانیان، آشناتر از زمینیان است. امروز، روز تمام زیباییهاست؛ روز تمام خوبی هاست ،روز تبلور عشق در تمام آینههاست؛ روز زیبای «ولایت» است؛ روز تکامل مادی و معنوی آفرینش است. امروز، روز شکوفایی ولایت در قاموس خلقت وجهان هستی است؛ یک روز «توحیدی» زیبا که ترجمان «عدل» الهی در قامت «امامت» است؛ ترجمان صداقتِ «معاد» در بلاغتِ «نبوت»، نتیجه تلاش هزاران پیامآور الهی.
صدای دلنشین حضرت جبرئیل علیهالسلام است و جان مشتاق پیامبر بزرگ اسلام (ص).
ندای وحی، جان و تن حضرت را میآشوبد و تبسمی دلنشین، بر لبهای مبارکش مینشیند. احساسی سبک و شعفناک، سراسر وجودش را فرا گرفته است.
«کیست مولا، آنکه آزادت کند!»
اینک زمان، آغاز دیگری را تجربه میکرد. فصلی تازه در حال شکفتن و تبلوری تازه در حال شکل گرفتن بود؛ آغاز فصل عشق، فصل ارادت، فصل زیبای ولایت؛ فصلی که میطلبید دستهای حضرت پیامبر اعظم(ص) را برای توسل؛ برای دعا: دعایی به زیبایی اجابت:
«اللهم وَالَ مَن وَالاهُ و عَادِ مَن عاداهُ، وانصُرْ مَن نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَن خَذَلَهُ»
... اندک اندک جمعها به هم پیوست. نجواها به زمزمههای بلند بدل شد. آنگاه، چشمها فراتر از نگاهها به چهره زیبا و متبسّم پیامبر (ص) دوخته شد. سکوت... سکوتی در نهایت زیبایی، آسمان و زمین را در بر گرفت. اینک، پیامآور خوبیها بود و پیامی دیگر؛ پیامی که باعث شادمانی اهل دل و غمگینی نفاقپیشگان بود. پیام پیامآور مهربانی به همه رسید. اینک کائنات باید شاهد پیوند «امامت و نبوت» میشد؛ پیوندی که انوار آن، با گره خوردن دستها در همدیگر، تمامی آسمان و زمین را در برگرفت و ذره ذره هستی، شروع به تسبیح ذات اقدس باریتعالی کردند.
اینک خداوند، آرمانیترین اندیشه را به پیامبر(ص) خویش ارزانی داشته بود؛ اندیشهای که در جهان خاکی، تحولی عظیم و در جهان افلاکی، ذوقی سلیم، برای عبادت حضرت پرورگار به وجود میآورد. گویی هنگام عاشقانگیها بود؛ هنگام به وجد آمدن تمامی سلولها، با ذکر «یا علی(ع)».
فرمود: هر کسی را که من مولای اویم، علی(ع) مولای اوست؛ مولایی که شما را از بند خودپرستیها آزاد خواهد کرد؛ «کیست مولا؟ آنکه آزادت کند».
هر دو دست، نشان عظمت همدیگر بودند؛ عظمتی که خداوند، آن را در ادیان دیگر بشارت داده بود؛ بشارت امامت و حکومت صالحین بر زمین! بشارت فصلی که عدالت الهی را در نقطه نقطه زمین مستقر کند. بشارت ولایت مولا امیر المؤمنین(ع)، عدل مجسم خداوند در زمین.
درود خداوند بر امین وحی الهی و کشتیبان نبوت، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و روح نماز، مولای جوانمردان، ومتقیان حضرت امیرالمومنین علی (ع) باد.
واینک پس از گذشت چهارده قرن از طلوع غدیر،چه شکوه آفرین است عظمت غدیر،شکوه و جلال غدیر،وچه سعادتمندند عاشقان و پیروان غدیر.آنان که به مولی و مقتدای شان که دستان مبارک رسول بزرگ اسلام(ص)،او را به خلق عالم معرفی کرد،تأسی می جویند و اقتدا می کنند،سلام بر علی(ع) که در همه خوبی ها،ازاولین ها بود.عید سعید غدیر،عیدبزرگ امامت و ولایت را با عرض ادب و ارادت و تعظیم به آستان مبارک مولی خوبان حضرت علی(ع) به همه رهروان و پیروان حضرتش تبریک می گوئیم و امید آن داریم که عنایات خاصه حضرت علی(ع) مشمول حال همه عاشقان و پیروان حضرتش گردد.انشاالله.
فرزند کوچک ملت بزرگ ایران
حسن محسنی16شهریور1396
حبیب آباد برخوار نگین کویر...